نقشه راهنمای سایت

مشاهیر شطرنج | آلکساندر آلخین

چهارمین قهرمان شطرنج جهان | الکساندر آلخین

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال
 

چهارمین قهرمان رسمی شطرنج مردان جهان - آلکساندر آلخین

آری من شطرنج را هنر می دانم و تمامی وظایف و مسئولیت هایی را که هنر بر دوش هوادارانش می نهد به عهده می گیرم  " الکساندر آلخین "

آلکساندر آلکساندرویچ آلخین (Alexander Alexandrovich Alekhine) زاده 31 اُکتبر 1892 - درگذشته 24 مارس 1946 ؛ قهرمان شطرنج جهان از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۵ و از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۶ بود. الکساندر آلخین در مسکو متولد شد اما بعد از انقلاب شوروی تابعیت فرانسه را پذیرفت.

وی در سال 1927 در یکی از طولانی ‌ترین مسابقات تاریخ ورزش جهان پس از 34 بازی، رقیبش "خوزه رائول کاپابلانکا" کوبایی را با نتیجه 6 برد، 3 باخت و 15 تساوی شکست داد. استاد بزرگ آلخین عنوان خود را تا سال 1935 حفظ کرد. در این سال به همتای هلندی اش "ماکس ایوه" باخت اما دو سال بعد در مسابقه انتقامی عنوانش را بار دیگر پس گرفت، او تنها شطرنجبازی بود که تا لحظه مرگش عنوان قهرمانی اش را حفظ نمود.

استاد بزرگ آلخین که دارای مدرک دکترا در رشته حقوق نیز بود، در طول زندگی شطرنجی اش موفق شد در رکوردی باور نکردنی و خارق العاده در مسابقه ای همزمان با 32 نفر به صورت چشم بسته رقابت کند !

آلخین پیش از نبرد با کاپابلانکا مجموعاً ۱۲ بار با او روبرو شده بود که حتی یک بار هم به پیروزی نرسید!   از همین رو برخی از نامداران شطرنج معتقد بودند که وی نمی تواند بر کاپابلانکا فائق آید، اما خود آلخین در این باره گفت: من با بازی قهرمان جهان (کاپابلانکا) کاملا آشنا هستم و هیچ نکته مبهمی برایم وجود ندارد و برای مصاف کاملاً آماده ام. با این وجود، تصورش را هم نمی توانم بکنم که چگونه خواهم توانست شش بازی را از وی ببرم، اما از طرف دیگر هم به هیچ وجه نمی توانم باور کنم که او بتواند شش بازی را از من ببرد !

آلخين در بين مردم معروف بود به انسانی با حافظه ای فوق العاده قوي، او در سال 1919 در يكي از شركت هاي فيلمبرداري كار مي كرد.   روزي مردي وارد شركت شد و به آلخين گفت: ببخشيد، من با ولادیمير تشكين كار دارم.   آلخين رو كرد به وي و گفت: آقاي پولويكتف حال شما خوب است!؟   مرد گفت: مگر ما همديگر را مي شناسيم!؟    آلخين گفت: چهار ماه پيش شما در يكي از داروخانه هاي شهر دارويي سفارش داديد و دكتر آنا دختر شش ساله شما كه گلو درد داشت آقاي زاسه داتلف بود!   من در آنجا در صف ايستاده بودم و به طور اتفاقي صحبت شما را شنيدم و در حالی که مرد بهت زده با تعجب به او نگاه مي كرد، آلخين ادامه داد: عينك شما يك شكل ديگري داشت و شما آن را از جيب سمت چپ خود درآورديد و كيف پول شما هم از پوست كروكوديل ساخته شده بود.  آلخين قصد داشت حرفش را ادامه دهد كه متوجه شد مرد سريعاً از شركت خارج شد و ديگر هرگز به آنجا برنگشت.

آلخین گاهی اوقات برای تفریح به کافه های شهر سری می زد و در آنجا گاهی اوقات به بازی بلیتس می پرداخت. در یکی از همین روزها بود که آلخین در حالی که مشغول تماشای بازی دو بازیکن آماتور بود، مردی که در کنار وی نظاره گر همین بازی به وی گفت: دوست عزیز بهتر نیست که ما هم در یک میز با هم بازی کنیم؟ آلخین هم که بدش نمی آمد پاسخ مثبت داد، اما به وی گفت: به شرط آنکه من بدون رخ بازی کنم. مرد که قهرمان جهان را نمی شناخت رو به وی کرد و در حالی که مشغول مرتب کردن مهره ها بود گفت: تو چگونه بدون این که مرا بشناسی چنین پیشنهادی می دهی؟   آلخین پاسخ داد: اتفاقاً همین! چون نمی شناسمت خیالم راحت است!

آلخین از بزرگ‌ ترین شطرنجبازان حمله ‌ای در طول تاریخ شطرنج شناخته می ‌شود. او توانایی بسیاری در کاربرد ترکیب داشت و معمولاً بازی های او بسیار پیچیده‌ می شد.

روز ۲۴ ماه مارس ۱۹۴۶ در حالی که آلخین خود را برای رویارویی قهرمانی جهان آماده می کرد، در حوالی لیسبون پایتخت پرتغال در حال تفسیر و بررسی یک بازی شطرنج به صورت بسیار مشکوکی دار فانی را وداع گفتبا توجه به برخی شواهد عده ای معتقدند که وی توسط تشکیلاتی روسی به قتل رسید. بر روی سنگ آرامگاهش حک شده: آلخین نابغه شطرنج روسیه و فرانسه: شطرنج به شما ياد مي دهد كه در زندگي هدف دار و واقع گرا باشيد. تنها با درست شمردن و پذيرفتن اشتباهات است كه ميتوانيد نقاط ضعف خود را برطرف كرده و استاد خوبي شويد. "الکساندر آلخین"

نایدورف که خود یکی از بزرگان شطرنج جهان بود در جوانی در یکی از مسابقات بین المللی در مقابل استاد بزرگ الکساندر آلخین به تساوی رسید.

در این هنگام آلخین رو به وی کرد و گفت ای جوان حالا دیگر می توانی افتخار کنی که در مقابل قهرمان جهان مساوی کرده ای!   نایدروف به آرامی پاسخ داد: ببخشید استاد نتیجه 1.5 بر 0.5 به نفع بنده است!   آلخین که متعجب شده بود گفت: چرا!؟  نایدروف جواب داد: من یک بار هم در ورشو شما را شکست داده ام!   آلخین گفت: تو اشتباه می کنی من اسامی تمام بازیکنانی را که من را شکست داده اند را می دانم و ثبت کرده ام. نایدروف گفت: پس لازم شد برایتان بهتر یادآوری کنم.   یادتان هست زمانی که در ورشو مسابقه سیمولتانه گذاشتید؟   ۲۴ نفر شرکت کرده بودند. من و دوستم دیر به محل مسابقه رسیده بودیم و شما حاضر نشدید ما هم اضافه شویم، یکی از مسئولین برگزاری به شما گفت: استاد شما از این دو نفر ترسیده اید!؟   و شما جواب دادید حالا که این حرف را زدید من با همه چشم بسته بازی می کنم!!  بعد شما با ما چشم بسته بازی کردید و همه را شکست دادید و فقط یک جوان توانست شما را شکست دهد و آن جوان من بودمآلخین جواب داد پس این شما بودید که در خانه a6 رخ را قرباني كرديد و بازي بسيار زيبايي از خود به نمايش گذاشتيد!؟  شدیداً علاقه مند بودم چهره آن جوان كه آن روز این قدر زیبا من را برده، ببینم.

دکتر شریعتی در مورد عادت شدن محدودیت ها در یکی از کتاب هایش نوشته است

آلخین قهرمان بزرگ شطرنج جهان در سالن بسیار بزرگی به طور همزمان با چهل نفر مسابقه می داد. حاضران با شگفتی مشاهده میکردند که وقتی او در سالن قدم میزند و از کنار میزهای مسابقه می گذرد، هرگز در یک جهت بیش از شش قدم بر نمیدارد و قبل از آن که گام هفتم را بردارد برمیگردد و یا به جهتی دیگر در راست یا چپ میپیچد!

پس از تحقیق متوجه شدند آلخین سابقاً سال ها [در جریان جنگ جهانی اول] زندانی بوده و سلول زندان او اتاقی بوده است شش قدم در شش قدم!