نقشه راهنمای سایت

مشاهیر شطرنج | بوریس اسپاسکی

دهمین قهرمان شطرنج جهان | بوریس اسپاسکی

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال
 

دهمین قهرمان رسمی شطرنج مردان جهان - بوریس اسپاسکی

بوریس واسیلیویچ اِسپاسکی (Boris Vasilievich Spassky) متولد 30 ژانویه 1937 در شهر لنینگراد روسیه؛ شطرنج را از 5 سالگی آموخت و در 10 سالگی در یک مسابقه سیمولتانه بر قهرمان اتحاد جماهیر شوروی میخائیل باتوینیک غلبه کرد. اسپاسکی در سن 18 سالگی به درجه استاد بزرگی شطرنج نائل شد و سه سال قهرمان شطرنج جهان از سال ۱۹۶۹ تا سال ۱۹۷۲ بود. او در سال ۱۹۶۹ تیگران پتروسیان را با ۶ برد و ۴ باخت و ۱۳ تساوی شکست داد. در سال ۱۹۷۲ عنوان قهرمانی را به بابی فیشر واگذار کرد. او به عنوان یک بازیکن کامل شناخته  می‌شد.

اسپاسکی، از اهالی لنینگراد، بعد از شکست بزرگش در مسابقه بر سر عنوان قهرمانی جهان به بابی فیشر در ریکیاویک به سال ۱۹۷۲، مشهورترین بازنده شطرنج شد. در سنین کودکیش از او به عنوان یک اعجوبه نام برده می‌شد و قبل از آنکه در فینال قهرمانی ملی حضور یافته باشد وی را برای یک تورنمنت بین‌المللی انتخاب نمودند. این مسابقات در بخارست به سال ۱۹۵۳ بود و اسپاسکی با شکست دادن اسمیسلف بازیکن برجسته‌ ی آن زمان، ورود افسانه‌ای اش را به جهان اعلام داشت.

اواسط دهه ۱۹۵۰ بسیاری بر این عقیده بودند که اسپاسکی بزودی قهرمان جهان می‌شود. اما ضعف عصبی ‌اش باعث شکست وی در بازیهای حساس قهرمانی شوروی سالهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۱ شد. در طی یک مسابقه در چند سال بعد، بوریس احساسش را در ضمن بازی حساسش با تال در سال ۱۹۵۸ – جائیکه عنوان قهرمانی شوروی مطرح بود - تشریح کرد: "بازی موقتاً تعطیل و به روز دیگری موکول شد و من موقعیت خوبی داشتم، اما به واسطه تحلیل زیاد بازی خسته شده بودم و روز بعد بدون تراشیدن ریشم بازی را از سرگرفتم. معمولاً قبل از انجام بازیهای مهم دوش می‌گرفتم و بهترین لباسم را می‌پوشیدم و سعی می‌کردم در بهترین حالت خود باشم. اما آن روز من خیلی خودم را با تجزیه و تحلیل بازی درگیر کرده بودم و وقتی سر میز بازی رسیدم خیلی ژولیده و نامرتب بودم. یادم است تال به من پیشنهاد تساوی داد اما من امتناع کردم. بعد احساس برتری افول کرد و رشته بازی از دستم خارج شد. حالا من پیشنهاد تساوی دادم و تال امتناع کرد. وقتی به ادامه بازی تن دادم سالن از هیجان منفجر شد، اما من گیج بودم و بسختی می‌توانستم بفهمم که دارد چه اتفاقی میفتد، احساس می‌کردم دنیا روی سرم خراب می‌شود. بعد از بازی به خیابان رفتم و مثل یک بچه گریستم.

بحران زندگی شخصی که حوالی سال ۱۹۶۰ گریبانگیر اسپاسکی شد – با مربی قدیمش بهم زد، بخاطر رفتار ناشایستش در بازیهای المپیک شطرنج دانش آموزان برای یکسال از  سفر خارجی محروم شد و از اولین همسرش با گفتن این جمله که: «ما مثل دو فیل با رنگهای متضاد هستیم» طلاق گرفت - با گرفتن یک مربی جدید (بانداروسکی آرام و منطقی) به آرامش گرایید: اسپاسکی بالاخره همه موانع را با موفقیت پشت سر گذاشت و در سال ۱۹۶۶ بر سر عنوان قهرمانی جهان رو در روی پتروسیان قرار گرفت اما بگونه‌ای غیرمنتظره از او شکست خورد. او هنوز به اندازه کافی تکامل نیافته بود که قهرمان جهان شود. اما در سال ۱۹۶۹ در فینال بازیها پتروسیان را قاطعانه شکست داد و شگردی که در این بازیها به کار برد بنام تکنیک حمله اسپاسکی نام گرفت - کنترل مرکز، سپس روانه ساختن مهره‌ها در روی خطوط باز.

هنگامیکه اسپاسکی عنوان قهرمانیش را تثبیت نمود. شطرنج دوستان انتظار شکوفایی دوره جدید و متهورانه ‌ای را داشتند که روش خشک و بی روح پتروسیان را به باد فراموشی بسپارد. اما همه با نا امیدی روبرو شدند. اسپاسکی عنوان جهانی را باری سنگین یافت و تنها خاطره بیاد ماندنی که از خود بجا گذاشت غلبه اش بر بابی فیشر آمریکایی در مسابقات المپیک شطرنج ۱۹۷۰ بود. هنگامیکه فیشر بالاخره برای جدال بر سر عنوان جهانی تعیین شد (سال ۱۹۷۲) و تهدید به باز پس گرفتن عنوان جهانی کرد، اسپاسکی  اغلب بواسطه یک احساس قوی تسلیم گرایانه، افسرده و غمگین بود. سرانجام عنوان قهرمانی را تسلیم کرد و بدنبال آن جایگاه رفیعش در جامعه شوروی را از دست داد، همچنین توسط کارپف و کورچنوی از دو سری مسابقه انتخابی برای عنوان جهانی حذف شد و بالاخره با زن فرانسوی اش –زن سوم- در نزدیکی پاریس خانه نشین گردید.

صحبت از قهرمان جهانی که نبوغ و استعدادش هرز رفت کار چندان ساده‌ای نیست اما ارمغان طبیعی اسپاسکی برای ورزش شطرنج به حدی بود که می‌بایست زودتر از اینها قهرمان می‌شد و آنرا برای مدتی طولانی تری نگه می‌داشت. شاید با فداکاری و صرف انرژی ای که تال یا آلخین ، برای شطرنج بکار بردند اسپاسکی می‌توانست یکی از بزرگ ‌ترین قهرمانان جهان باشد.

اسپاسکی در سالهای ۱۹۶۱و۱۹۷۳ به قهرمانی شوروی دست یافت. اگرچه او در سالهای ۱۹۵۶ به همراه مارک تایمانوف و یوری آورباخ و ۱۹۶۳ به همراه لئونید اشتاین و رتمیر خولموف به قهرمانی شوروی دست یافت اما در هر دو، در مسابقه تکمیلی برای مشخص کردن قهرمان شکست خورد.