نقشه راهنمای سایت

راه پیشرفت در شطرنج

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال
 

نکات بسیار آموزنده برای پیشرفت در شطرنج

ویکتور کورچنوی

 تقويت توانايى كسى همچون يک بازيكن شطرنج امر آسانى نيست. پرورش عضلات بازو يا پاهاى يک وزشكار به سادگى از طريق تمرين با وزنه هاى مختلف قابل حصول است. تمرين همچنين به بهبود سرعت در شنا و دو كمک مينمايد. اما چقدر زمان و انرژى بايد جهت بدست آوردن مختصر پيشرفت در شطرنج بكار برد؟

هزاران نفر در سر تا سر جهان بطور منظم به بازى شطرنج میپردازند اما در مجموع هيچ پيشرفت قابل توجهى حاصل نميكنند.

زمانى كتابهاى آموزشى لاسكر، كاپابلانكا و ايوه را مطالعه مینمودم. گفته هاى ايوه را بخاطر هماهنگى و استدلال منطقى اش ستايش كردم. اما بويژه يادداشتهاى لاسكر را بخاطر دارم. او فرد بسيار خوشبينى بود بواسطه آنكه اظهار ميداشت قادر است در مدت ۱۲۰ ساعت يک شطرنج باز مبتدى را به سطح يک استاد بين المللى برساند! نميدانم چه كسانى اين ادعاى لاسكر را میپذيرند اما بی شک فاصله بس درازى است ميان كسى كه فقط چگونگى اجتناب از خطاهاى بزرگ را میداند (مبتدى) و كسى كه به استقلال تكنيكى در بازى دست يافته و به سيستمهاى گشايشى مختلف مجهز بوده و به ظرافتهاى استراتژى شطرنج واقف است (استاد شطرنج)...

دليلى وجود ندارد كه يک نفر هنگامی كه استاد شد بتواند با موفقيت به بازيكنان جوان تعليم شطرنج دهد. استعداد و قابليت تعليم و آموزش از ويژگى خاصى برخوردار است. من هرگز به طور جدى به پسرم شطرنج را آموزش نداده ام. فقط وقتى ديدم خيلى مغشوش و سر در گم بازى میكند، كتابى به او توصيه نمودم و گفتم اول اين كتاب را بخوان بعد با هم بازى ميكنيم. براى كسى به سن و سال او، شطرنج فقط يک وسيله بازى و سرگرمى است، مثل يک ترن برقى، اما براى من شطرنج يک حرفه است. من هرگز نتوانسته ام طرز تلقى و نگرش او به شطرنج را درک كنم، همانطور كه او نتوانست در اين زمينه مرا درک كند. وظيفه يک معلم آنست كه استعداد را در شاگرد خود كشف كند، آنرا شكوفا كرده و پرورش دهد و فقط بعد از اين مرحله است كه ميتواند با تمرين و ممارست منظم و آشنا كردن وى با مسائل پيچيده و جديد، او را به سطوح بالاتر ارتقا دهد.

در سال ۱۹۷۲ لئونارد باردن مسئول آموزش شطرنج جوانان لندن شد و سال ۱۹۷۶ فرصتى بدست آمد كه من با سى تن از جوانان بازى كنم (بشكل سيمولتانه)... اين بازى هفت ساعت بطول انجاميد. نتيجه ی آن ۱۱ مساوى يک شكست و ۱۸ برد بود.  در سال ۱۹۷۹ بوريس اسپاسكى نيز به بازى مشابهى در انگليس با جوانان پرداخت. در ۵ بازى شكست خورد با ۱۲ نفر مساوى كرد و فقط در ۱۳ بازى به پيروزى رسيد. سه نفر از بايكنانى كه موفق به شكست دادن اسپاسكى شدند بعدها به مقام استاد بزرگی نايل شدند و دو نفر ديگر استاد بين المللى يا استاد فدراسيون جهانى شطرنج شدند. آن بازيكنى كه مرا شكست داد نيگل شورت بود.

بی آنكه بخواهيم به شيوه آموزشى لئونارد باردن بپردازم فقط به عنوان يک بازيكن پيشرو سعى میكنم به بعضى عوامل كه موجب پيشرفت بازيكنان میشود اشاره نمايم.

شايد موضوع اصلى كه يک بازيكن مبتدى را همواره به خود مشغول ميكند اين نكته باشد كه كدام قابليت و ويژگى ذهنى است كه گواه استعداد ذاتى وى میباشد. در عصرى كه كتاب و آموزش شطرنج بطور وسيعى گسترش يافته، استعداد فطرى از اهميت اساسى چندانى برخوردار نيست. در اين زمينه قابليت كار سخت و پيگير در شطرنج داراى اهميت بيشترى میباشد.

من چند استاد بزرگ را میشناسم كه از استعداد ذاتى خاصى نيز برخوردار نبوده اند، يكى از آنها بوتونيک است كه براى ۱۵ سال قهرمان جهان بود. وى به عوض استعداد فطرى از يک ظرفيت استثنايى براى كار و تلاش بهره مند بود. پس مطالعه شطرنج از عوامل مفيد پيشرفت و ترقى در اين ورزش است. اما يک بازيكن چه موقع بايد شروع به مطالعه جدى نمايد؟

بديهى است كه نبايستى به يكباره براى كسب يک رتبه با سراسيمگى و شتاب به جلو بتازيم. مبادرت جدى به ورزش شطرنج فشار ذهنى قابل توجهى را طلب مينمايد كه اين خود میتواند بازدارنده ديگر مطالعات و اشتغالات ذهنى فرد باشد. اما در شكل متعادل آن، شطرنج ورزشى مفيد است.

معمولاً بهتر است از سنين ۱۰ يا ۱۲ سالگى بازى شطرنج را شروع كنيم و تجربه نشان داده است كه در اين سنين بازيكن به گونه اى مستحكم پيشرفت نموده و ذهن او براى تفكر منطقى از آمادگى بيشترى برخوردار است.

من گاهى اوقات از خود میپرسم چگونه بايد ارزش و كيفيت بازى را ارزيابى نمود. آموختن نحوه حركت مهره ها موضوع ساده اى است اما اين مسئله مثل آموختن چند كلمه از يک زبان بيگانه است. همانطور كه با فراگيرى چند كلمه نميتوان مدعى شد قادر به تكلم آن زبان هستيم در مورد شطرنج نيز آموختن حركتها نميتواند دال بر دانستن شطرنج باشد.

شطرنج نيز همچون زبان بايستى بطور پيوسته و دائم مورد تفحص و تحقيق قرار گيرد زيرا همواره چيز جديدى براى آموختن وجود دارد. حتى قهرمانان نيز اگر به مطالعه مداوم نپردازند دچار پسرفت و تحليل میشوند.

اگر شما به اوصول علمى شطرنج تسلط يابيد و خواهان آن ميباشيد كه تواناييهاى خود را گسترش و تعميق بخشيد، بهتر آن است كه همه بازيهاى خود را ثبت كنيد و در فرصتهاى بعدى به تحليل و بررسى آنها بپردازيد. اين كار را میتوانيد با دوست يا مربى خود انجام دهيد اما بهتر همان است كه به تنهايی اقدام به تفسير بازى خود كنيد. در اين مورد بايد دقيق عمل كنيد  و براى همه بازيهايتان تفسيرى بنوسيد ؛ خواه در آن بازى برنده يا بازنده شده باشيد. از اين طريق ميتوانيد مراتب تحول فكرى خود را دنبال نموده و به اشتباهات خود و حريفتان پى ببريد.

توجه داشته باشيد كه براى پيشرفت در بازى شطرنج بازى با بازيكنى كه از شما قويتر است، مفيدتر هم است. زيرا بدینوسيله به نقاط ضعف خود پى ميبريد. همينطور مطالعه چند بازى با تمام جزئيات آن بازيهايى كه سيستم آنها مورد دلخواهتان است بسيار ارزشمند ميباشد.

بخاطر سپردن يک شيوه گشايشى سلاحى است كه شما ميتوانيد از آن در عمل استفاده كنيد. با تقليد و پيروى از بازيكنان بزرگ شطرنج قادر خواهيد شد كه خود را به سطوح بالاتر بكشانيد. از اين هراس نداشته باشيد كه از بازى كاپابالانكا يا فيشر تقليد كنيد چرا كه آنها نيز خود براى رسيدن مقام قهرمانى از همين روش سود برده اند.

بطور كلى ضرورى است كه يک يا دو شيوه گشايش بازى را بياموزيد، و به چند پوزيسيون اساسى در آخر بازى نيز مجهز شويد. هيچ نكته خاصى در آموزش وارياسيونهاى بيشمار وجود ندارد، آنچه اهميت دارد درک شيوه هاى گشايشى مورد انتخابتان و كشف ظرافتهاى استراتژيكى بازى میباشد.

شطرنج از طرفى ساده و از جانب ديگر بازى پيچيده اى است. با شناخت و در نظر گرفتن مسائل فوق آماده خواهيد بود كه مهارتهاى شطرنجى خود را با كمک اصول آموزشى تحكيم بخشيد.